...

خواستم از چشمانت بنویسم/ ترسیدم انگ سیاه نمایی بخورم/ پ.ن:محافظه کار شده ام در وانفسای این الکشن

تکرار

میدانی که شک ندارم به تو/ اما این بوسه های مکرر.../ نکند از علایم اوتیسم باشد؟!!!/ پ.ن:اوتیسم; مرضی که بیمار علاقه به انجام امور تکراری و پیوسته دارد

ویکی لیکس

فرق تو با ویکی لیکس چیست؟ پ.ن:رازهایم ته کشیده,لااقل چیزی برای دل خوشی م میگذاشتی

ویکی جون

دلم لک زده تو هم یکبار مثل این یارو -همین ویکیپدیا را میگویم-مثل ادم یک چیز را صاف و پوس کنده توضیح بدی برایم

کاتب

داستایوفسکی شده، این ملک روی شانه ام

مدام از نو می نویسد جنایات و مکافات را

فیض بوک

مست بود از رابطه های جور وا جورش

پرسید: رفیق بازی به انگیلیسی چی میشه؟!

گفتم: واسه چی؟!

گفت:میخوام واسه فیس بوکم

گفتم:یه اسم بهتر سراغ دارم

گفت: بگو!

گفتم:spirital bitch

گقت:إ چه باحال، یعنی چی؟؟

گفتم:فاحشه ی روحی...

credit

بی اعتبارم پیش تو

بیش از این خط اعتباری

امساک

گفت: تقبل الله اعمالکم

گفتم:تقبل الله امساککم

راننده

راننده تاکسی به اجر مقرر باور داشت

از کنار هیچ عابری بدون بوق نمی گذشت

مبادا اجرت رساندن را از دست بدهد

به سوی مرگ

کار رو خراب کرده بودم

طبق معمول به خودم دلداری دادم و گفتم: اشکال نداره تجربه ست

ولی یادم اومد مجرب ترین افراد مرده ها هستند